رُز مریم
11 دسامبر 2018
عشق
19 دسامبر 2018

شکلِ دوری تو دوری تنم از جان بود
حال من حال گلی غم زده در طوفان بود
بی تو دلتنگی خود را همه شب باریدم
پنجه در پنجه‌ی باران مردنم را دیدم

نفسم را به تو بخشیدم و تو دور شدی
از فداکاری من بود که تو مغرور شدی
همه‌ی شهر شده شاهد ویرانی من
تو کجایی تو کجایی قاتلِ جانی من

بی تو هرشب
من مشغولم به هوایت
می‌پیچد زنگ صدایت
می‌لرزد دلِ دیوانه برایت

بی تو هرشب
زده باران در چشمانم
رخنه کرد عشقت در جانم
آه از آشوب این بغضِ پنهانم

بی تو از هرکسِ دیگر دلم آشوب تر است
قفس از خانه‌ی تنهایی من خوب تر است
رفتنت قلبِ شکسته‌ی مرا داد به غم
مژه بر هم زدنی زندگی ام ریخت بهم

خواستی فاصله ما بین تو و من باشد
آخرِ عشقِ من و تو نرسیدن باشد
خواستی هرچه نمی‌خواستم از تقدیرم
گفته بودم که در این فاصله‌ها میمیرم

ترانه سرا: مجید احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *