شکلِ دوری تو دوری تنم از جان بود
حال من حال گلی غم زده در طوفان بود
بی تو دلتنگی خود را همه شب باریدم
پنجه در پنجهی باران مردنم را دیدم
نفسم را به تو بخشیدم و تو دور شدی
از فداکاری من بود که تو مغرور شدی
همهی شهر شده شاهد ویرانی من
تو کجایی تو کجایی قاتلِ جانی من
بی تو هرشب
من مشغولم به هوایت
میپیچد زنگ صدایت
میلرزد دلِ دیوانه برایت
بی تو هرشب
زده باران در چشمانم
رخنه کرد عشقت در جانم
آه از آشوب این بغضِ پنهانم
بی تو از هرکسِ دیگر دلم آشوب تر است
قفس از خانهی تنهایی من خوب تر است
رفتنت قلبِ شکستهی مرا داد به غم
مژه بر هم زدنی زندگی ام ریخت بهم
خواستی فاصله ما بین تو و من باشد
آخرِ عشقِ من و تو نرسیدن باشد
خواستی هرچه نمیخواستم از تقدیرم
گفته بودم که در این فاصلهها میمیرم
ترانه سرا: مجید احمدی